وصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز وفاتشان (2)
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
با اینکه فرمایش پیامبر خدا صلی الله علیه وآله، در آخرین روز عمر مبارکشان را در این پست نوشتیم، به چنددلیل دوباره صفحه را به این حدیث مزین می کنیم: من جمله اینکه: در آنجا از دید دیگری نگاه کرده بودیم، و اینجا به نظر مناسب است در انتهای بحث «نوشته بازدارنده از گمراهی» بار دیگر به این حدیث توجه کنیم:
در این حدیث، نیز رسول خدا ـ مانند تمام عمرشریفشان ـ تمسک به ثقلین را ـ تنها ـ عامل «بازدارنده از گمراهی» تا ابد مشخص فرمودند. و آنچه در اینجا مهم است اینکه رسول الله در این حدیث مشخص فرمودند که منظور از ثقلین، قرآن و «دوازده» وصی و امام بعد از ایشان است.
(شاید بتوان گفت این قضیه، در انتهای عمر رسول خدا صلی الله علیه و آله (در مورد نوشته بازدارنده از گمراهی)، شبیه به همان قضیه ابتدای دعوت علنی و از خویشاوندان است. در آن روز ابولهب لعین دفعه اول (و دوم) به رسول خدا صلی الله علیه و آله، تهمت سحر و جادو زد ونگذاشت که رسول خدا صلی الله علیه و آله دعوت خویش را ابلاغ کنند و بفرمایند که هذا علی اخی و وصیی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا؛ ولی پیامبر در میهمانی (دوم و یا) سوم مطلب خودشان را فرمودند. به هر حال در اینجا هم، در روز پنج شنبه، غاصب دوم خلافت، به پیامبرمان تهمت و جسارت عظیمی کرد و نگذاشت که پیامبر، علنی نوشته بازدارنده از گمراهی را بنویسند، اما رسول الله، در روز وفاتشان بار دیگر اراده فرمودند که مطلب بازدارنده از گمراهی را بگویند، و این بار توانستند، و مطلب بازدارنده از گمراهی را فرمودند.)
در این پست برای این که خیلی هم تکراری نباشد، قرائن دیگری از این حدیث، را می آوریم. یعنی احادیثی (5 حدیث) که در آن بیان می کنند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در آخرین روز عمر مبارکشان [بعد از شب وفات!] خطبه ای خواندند و در ضمن آن، اشاره به حدیث ثقلین و عدم گمراهی در صورت تمسک به آن، کردند؛ بدون این که کوچک ترین و کم ترین اشاره ای به افرادی غیر از دواده امام داشته باشند، و همین کافی است برای این که از اعتقاد به دوازده امام دست برنداریم.
- ۳ نظر
- ۲۸ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۹